- دختری با مادرش در رختخواب
- درددل می کرد با چشمی پر آب
- گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
- زندگی از بهر من مطلوب نیست
- گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
- روی دستت باد کردم مادرم!
- سن من از بیست وشش افزون شد
- دل میان سینه غرق خون شد
- هیچ کس مجنون این لیلا نشد
- شوهری از بهر من پیدا نشد
- غم میان سینه شد انباشته
- بوی ترشی خانه را برداشته!
- مادرش چون حرف دختش را شنفت
- خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
- دخترم بخت تو هم وا می شود
- غنچه ی عشقت شکوفا می شود
- غصه ها را از وجودت دور کن
- این همه شوهر یکی را تور کن!
- گفت دختر ،مادر محبوب من!
- ای رفیق مهربان و خوب من!
- گفته ام با دوستانم بارها
- من بدم می آید از این کارها
- در خیابان یا میان کوچه ها
- سر به زیر و با وقارم هر کجا
- کی نگاهی می کنم بر یک پسر
- مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
- غیر از آن روزی که گشتم همسفر
- با سعیدو یاسر و ایضا صفر
- با سه تاشان رفته بودم سینما
- بگذریم از مابقی ماجرا!
- یک سری هم صحبت صادق شدم
- او خرم کرد آخرش عاشق شدم
- یک دو ماهی یار من بود و پرید
- قلب من از عشق او خیری ندید
- مصطفای حاج علی اصغر شله
- یک زمانی عاشق من شد،بله
- بعد جعفر یار من عباس بود
- البته وسواسی وحساس بود
- بعد ازآن وسواسی پر ادعا
- شد رفیقم خان داداش المیرا
- بعد او هم عاشق مانی شدم
- بعد مانی عاشق هانی شدم
- بعدهانی عاشق نادر شدم
- بعد نادر عاشق ناصر شدم
- مادرش آمد میان حرف او
- گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!
- گرچه من هم در زمان دختری
- روز و شب بودم به فکر شوهری
- لیک جز آن که تو را باشد پدر
- دل نمی دادم به هرکس اینقدر
- خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
- واقعا که پوز مادر را زدی